روش ها و مصادیق خدمت به مردم (1)

  • چاپ

« بسمه تعالی»

پرسش: خدمت به مردم چه روش ها و چه مصادیقی دارد؟

مفهوم گسترده خدمت رسانی را می توان در لابه لای مفاهیمی از قبیل: تلاش در برآوردن نیازهای مؤمنان، شاد نمودن دلهای آنان، احسان، اهتمام به امور مسلمانان، یاری رساندن به گرفتاران، گشودن گرفتاری مؤمنان و مانند آن جست و جو کرد. این مفهوم گسترده شامل سود رسانی افراد نسبت به یکدیگر است که به صورت وام دادن، سیر کردن گرسنه، پوشاندن و پناه دادن بی پناهان، رفع گرفتاری از یکدیگر و حتی همکاری زن و شوهر در محیط خانه و نیز خدمات عام المنفعه از قبیل مدرسه سازی، تأسیس دانشگاه، ساختن خوابگاه های دانشجویی، وقف کردن اموال برای محرومان و اقشار آسیب پذیر و... تجلی پیدا می کند.

اصولاً انسان ها نسبت ‏به نیازها و مشکلات دیگران چند حالت دارند:

  1. دلسوزی و احساس مسئولیت؛ 2. بی تفاوتی و غفلت؛ 3. خوشحالی و مسرت و...لکن خدمت ‏به مسلمانان و انسان ها را به چند بخش می توان تقسیم نمود از جمله دو بخش مهم:
  2. تأمین نیازمندی ها و کمبودهای زندگی مادی انسان ها، 2. مقابله با آفات و خطرات فکری و معنوی و ارائه راه های درست زندگی. زندگی اجتماعی اصولاً چیزی جز ارائه خدمات متقابل بین گروه های متفاوت جامعه نیست. هر چه ارتباط بین انسانها گسترده تر شود، زمینه خدمات بهتر و بیشتری پدید می ‏آید. تأمین هرکدام از نیازهای واقعی و فطری انسان ها ‏خدمت است. البته در تفکر دینی ما، هرکس در جامعه خدمات بهتر و بیش تری ارائه دهد، و میزان کم تری از خدمات دیگران را مصرف کند، ارزشمندتر است.

خدمت فقط مادی نیست بلکه جلوه های معنوی و نجات از گمراهی و سرگردانی انسان ها هم از مصادیق مهم خدمت به مردم است: از آنجا که عمل به فرامین دینی باعث سعادت در دنیا و آخرت است بنابراین عالمان و مبلغان دینی نیز به عنوان مدافعان حریم دین، بزرگ‌ترین خدمت ها را به انسان ها انجام می دهند و در آخرت نیز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار خواهند بود.

 

مصادیق خدمت:

در حدیث شریفی، پیامبر اسلام(ص) می فرمایند:«الخَلقُ عِيالُ الله...فَأحَبُّ الخَلقِ إلَي الله مَن نَفَعَ عِيالَ الله؛ مردم در حکم خانواده خدا هستند...محبوب ترین مردم نزد خدا کسی است که به خلق خدا بیشتر محبت کند و نفع برساند». در روایت داریم گاهی ائمه و یا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در تشییع جنازه یک نفر مسیحی یا یهودی شرکت می فرمودند و به نحوی موضع و عکس العمل نشان می دادند تا همگان بدانند انسان ها نمی توانند نسبت به انسان های دیگر بی تفاوت باشند.

این خدمتها در دین ما در قالب های مختلف آمده است. گاهی تحت عنوان صله رحم، گاهی تحت عنوان توجه به اقوام و خویشان یا همسایه ها یا همکاران یا اساتید و شاگردان...اما در یک نگاه کلی توجه به غیرمسلمان هم توصیه شده است زیرا علاوه بر این حدیث شریف که«کسی که صبح کند در حالی که نسبت به امور مسلمانان نگرانی و دغدغه نداشته باشد این مسلمان نیست»، در نگاهی بالاتر، امام علی علیه السلام در عهدنامه مالک اشتر می فرمایند: «ای مالک افرادی که در زیر چتر حکومتی تو زندگی می کنند، اینها یا مسلمانند، یا در دین با تو شریکند یا نه مسلمان نیستند و در خلقت با تو شریک هستند و هم نوعان تو هستند».

به طور کلی بخش های مهم خدمت رسانی می تواند موضوعاتی از این قبیل باشد:

1- خدمات تربیتی و معنوی

گاهی خدمات، مذهبی، فکری، فرهنگی و سلامت معنوی است. یک انسان بی نماز را با خدا آشتی بدهیم و اهل نمازش کنیم، این بالاترین خدمت به خلق است، همان توفیقی است که انبیا و ائمه علیهم السلام داشتند و الان نیز خیلی ها دارند اما هرکس به میزان بضاعت، هنر و همتش. به حسب ظاهر این مسئولیت خطیرِ هدایت خلق در مرحله اول به عهده علماست ولی اینطور هم نیست که مختص این قشر محترم باشد. ما نسبت به همنوعانمان مسئولیم. یکی از بزرگترین مسئولیت هایمان همین مسئله هدایت است؛ خیلی ها هستند پای منبرها نمی آیند، با مسجد ارتباطی ندارند، با علما ارتباطی ندارند، اما شما را دوست دارند، همکارتان هستند، زیردستتان هستند، رفیقتان هستند ولی با خدا قهرند! آدم اگر زرنگ باشد راه نفوذ به دل آنها را پیدا می کند.

نجات فکری و معرفتی انسان ها:

گاهی می توانیم با یک بیت شعر، با یک داستان، یک حدیث، یک آیه قرآن طرف را در جاده مستقیم هدایت قرار دهیم، آنگاه تا آخر عمرش هرچه نماز بخواند و روزه بگیرد، هر کار خیر و خدمتی بکند، به صورت صدقه مستمر و همیشگی برای کسی که جرقه این خوبی ها را برایش زده نیز نوشته می شود. پس خدمت به خلق در مرحله اول، خدمات فرهنگی، دینی و معنوی است که انسان در راستای هدایت مردم قدم بردارد. هرکه به شکلی و به نوعی، یکی هم همین اقامه مجالس پر فیض عزا و تبیین و تبلیغ معارف اهل بیت علیهم السلام است.

اساسی ترین و انسانی ترین ویژگی در مکتب اسلام ایمان قلبی و عملی او به خداوند بلندمرتبه است. در این زمینه هر اقدام و برنامه ای جزو عبادت و بندگی و در عین حال نجات انسان ها تلقی می شود و چه خدمتی بزرگ تر از نجات فکری و معنوی و اعتقادی انسان و جامعه. در قرآن کریم آمده است: «و لقد بعثنا فی کلّ امّه رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطّاغوت» (نحل/۳۶). در آیه فوق محتوای دعوت همه رسولان چنین عنوان شده است که« خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید. چرا که اگر پایه های توحید محکم نشود، و طاغوت ها از جوامع انسانی و محیط و افکار طرد نگردند، هیچ برنامه اصلاحی قابل پیاده کردن نیست (تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۵۶۷) لذا خدمت در این مسیر یعنی قدم گذاشتن در مسیر بزرگترین انسان ها در عالم هستی.

آبادانی مکان های عبادی و معنوی:

 از سوی دیگر اسلام از بعد عبادی به ساختن اماکن فرهنگی و عبادی به ویژه مسجد عنایت خاص دارد. نخستین گامی که پیامبر در آماده سازی زیرساخت مدینه نبوی برداشت تاسیس مسجد به عنوان پایگاه ارتباط خدا و خلق و مرکز رسیدگی به امور دنیا و آخرت و ارائه خدمت به مردم بود. آیات و روایات متعدد، مسلمانان را به ایجاد پایگاههای فرهنگی و ساختن مراکز عبادی و تعمیر آن، ترغیب نموده است. تاسیس مسجد از مصادیق روشن باقیات الصالحات است. پیامبر رحمت (ص) در این باره می فرمایند:«آنچه از کارها و نیکی های مومن پس از مرگش به او می رسد، دانشی است که آن را منتشر کرده و فرزند صالح و نیز مصحف قرآنی که از خود بر جای گذاشته یا مسجدی که ساخته است».(الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، ج ۱، ص ۳۸۲). مکان های عبادی و معنوی، از صدر اسلام تاکنون مورد احترام و تقدسی انسان هاست. در چنین مکانی است که کلیه اقشار مردم با همدیگر ارتباط دارند، از طرفی هم از حال و احوال یکدیگر باخبر شده و در جهت همدلی و خدمت به یکدیگر از خود تلاش و همت نشان می دهند، لذا این مکان ها از جمله موقعیت های مناسب انجام امور خدمت رسانی نیز به حساب می آید.

در خدمت خانواده:

یکی از مصادیق مهم خدمت‌رسانی معنوی و تربیتی، خدمت به اعضای خانواده است. اگر سرپرست خانواده زمینه خوشحالی و تأمین نیازهای مادی و معنوی خانواده را فراهم نماید، مهم‌ترین خدمت را انجام داده است تا آنجا که از آن به عنوان جهاد یاد شده است؛ چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «الْکَادُّ عَلَی عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ؛ آن که خانواده خویش را روزی می‌دهد، مانند مجاهدِ در راه خداست». امام رضا (ع) نیز می فرمایند: «الَّذِی یَطْلُبُ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا یَکُفُّ‏ بِهِ عِیَالَهُ أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ الْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ:  هر که از فضل خدا آن را می‌جوید که خانواده‌اش را تأمین کند، پاداشی برتر از جهادگر در راه خدا دارد».

 2- خدمات سلامت، بهداشت و درمان

خدمت دوم خدمات مرتبط با سلامت فیزیکی و جسمانی انسان ها و جامعه است. یک وقت بیماری وجود دارد که باید به او توجه ویژه داشت.

این خدمات مصادیق متعددی می تواند داشته باشد؛ مثلا یک بُعد آن پرستاری از مریض و بیمارداری است. از مرحوم علامه طباطبایی بزرگوار نقل شده که فرمودند: «من حاضرم سالها نماز شبم را بدهم در مقابل یک شب پرستاری از مریض». پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: «مَنْ سَعَى لِمَرِيضٍ فِي حَاجَةٍ قَضَاهَا أَوْ لَمْ يَقْضِهَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ؛ اگر کسی برای مریضی تلاش کند چه آن تلاش به هدف برسد، چه به هدف نرسد(مثلا رفته دارویش را بگیرد گیرش نیامده) فرقی نمی کند، هر نوع خدمت و زحمت و تلاش برای بیمار، فرمودند از گناهانش پاک می شود، و خارج می شود مثل روزی که از مادر به دنیا آمده است.

اگر بینی که نابینا و چاه است            اگر خاموش بنشینی گناه است.

از مؤسس حوزه علمیه قم مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری رمز موفقیت و عظمت و توفیقاتش را می پرسند، ایشان می گویند هرچه هست در اثر خدماتی است که به استادم مرحوم آقا سید محمد فشارکی داشتم. مرحوم فشارکی اواخر عمرشان نیاز به یک پرستار داشتند، و این بزرگوار با تمام وجود در این توفیق نقش داشتند. خدمات بهداشتی و درمانی به قوم و خویش، پدر و مادر، به همسایه و... همه از این قبیل اند.

پاداش تأمین نیاز بیمار:

موضوع خدمت و تلاش برای رفع نیاز دیگران و بهبود بیماران، در آموزه‌های دینی از جایگاه بسیار والایی برخوردار است، طوری که رسول گرامی اسلام (ص) در حدیثی فرمودند: «مَنْ سَعَى لِمَرِیضٍ فِی حَاجَةٍ قَضَاهَا...‏؛ هر کس در برآوردن نیاز بیماری بکوشد، خواه آن را برآورد و خواه برنیاورد، از زیر بار گناه خویش بیرون می‌رود، به‏ سان آن روز که از مادر زاده شده است. در این هنگام، مردی از انصار گفت: ای پیامبر خدا، پدر و مادرم به فدایت! اگر بیمار از خانواده شخص باشد، آیا در صورتی که در برآوردن نیاز خانواده خویش بکوشد، این کار، پاداش بیشتری ندارد؟ فرمود: آری.»( امالی صدوق، ص: 432). همچنین رسول خدا (ص) می‌فرماید: «وَ مَنْ سَعَی لِمَرِیضٍ فِی حَاجَةٍ قَضَاهَا أَوْ لَمْ یَقْضِهَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمٍ وَلَدَتْهُ أُمُّه؛ کسی که در جهت تأمین نیاز بیماری بکوشد، برآورده شود یا نشود، از گناهانش همانند روزی که از مادر متولد شده بیرون آید»(الفقیه، ج۴، ص۱۶).

وقتی زندگی و منش هر یک از بزرگان دینی و ائمه اطهار علیهم السلام را مرور می‌کنیم، به نمونه‌هایی از همت و خدمت رسانی آن بزرگان به درمان و رسیدگی به حال بیماران و سلامت ایشان برخورد می‌کنیم که نشان می‌دهد این موضوع تا چه‌اندازه مهم و تأثیرگذار بوده و چقدر پاداش دارد. به‌عنوان مثال در روایتی به ماجرای جنگ احد اشاره شده و ماجرای پرستاری از مجروحان این جنگ به‌اندازه‌ای دارای اهمیت بوده است که به‌دستور رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله، چادر پرستاری در مسجد بر پا شد، چراکه در جنگ احد علاوه بر اینکه تعدادی از رزمندگان اسلام به شهادت رسیدند، تعدادی هم مجروح شده بودند. در این میان گروهی از مردم و به‌خصوص حضرت فاطمه زهرا علیها السلام به رسیدگی به حال مجروحان و درمان آن‌ها می‌پرداختند.

طی جنگ احد صدمه‌های زیادی به مسلمانان وارد شد و تعداد شهدای اسلام زیاد بود، همچنین عده زیادی از امت اسلام مجروح شده و آسیب دیدند. حتی در این جنگ سنگی از سوی لشکر دشمن به سر مبارک نبی مکرم اسلام صلّی اللّه علیه و آله اصابت کرد، به‌طوری که دندان مبارک آن حضرت شکست. بر اثر اصابت‌های جنگی، سر ایشان هم جراحت برداشت و خون به‌روی مبارکشان ریخت. وقتی خبر به حضرت زهرا سلام الله علیها رسید، ایشان همراه تعدادی از زنان مسلمان و مؤمن، خود را به میدان احد رسانده به پرستاری از مجروحان این جنگ مشغول شدند به‌طوری که حضرت زهرا علیها السلام با دست مبارک خود خون ناشی از جراحت پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله را می‌شستند و امام علی علیه السلام در این کار به ایشان کمک می‌کردند. در جنگ احزاب هم چنین اتفاقی افتاد به‌طوری که در این جنگ یکی از یاران نزدیک به پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله به‌شدت مجروح شده بود. به‌فرموده رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله، آن مجروح را به مسجد بردند و یکی از بانوان بزرگواری که برای پرستاری و رسیدگی به حال بیماران در آنجا حضور داشت، به مراقبت او پرداخت.

آیت الله العظمی جوادی آملی در فرازهایی از کتاب مفاتیح الحیات به بیان اجر و پاداش کسانی که از بیماران نگهداری و مراقبت نموده و نسبت به حل مشکلات آنها تلاش می نمایند پرداخته است:

پاداش پرستاری از بیمار:

شخصی به نام مرازم بن حکیم می‌گوید: با محمد بن مصادف در سفر حج بودم که در مدینه بیمار شدم. وی مرا تنها رها می‌کرد و به مسجد می‌رفت. من نزد پدر او از فرزندش گله کردم. او هم ماجرا را با امام صادق (ع) در میان گذاشت. آن حضرت به محمد بن مصادف پیغام داد که اگر در خانه می‌ماندی و از بیمار پرستاری می‌کردی ثوابش از عبادت در مسجد بیشتر بود.( الکافی، ج۴، ص۵۴۵)

رسول گرامی اسلام(ص) در خصوص پاداش پرستاری از بیمار فرمود: «وَ مَنْ قَامَ عَلَی مَرِیضٍ یَوْماً وَ لَیْلَةً بَعَثَهُ اللَّهُ مَعَ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ (ع) فَجَازَ عَلَی الصِّرَاطِ کَالْبَرْقِ اللاّمِعِ...؛ هرکس یک شبانه‌روز از بیماری مراقبت کند خدا او را با ابراهیم خلیل(ع) محشور بفرماید، آن‌گاه از صراط همچون برق جهنده تابان بگذرد»(ثواب الاعمال، ص۲۸۹).

همه پیامبران خدا علیهم السلام به رسیدگی به امور مردم، رسیدگی و عیادت از بیماران و مراقبت از نیازمندان اهتمام داشتند. به‌طوری که در زندگی‌نامه حضرت یوسف علیه السلام هم مشاهده می‌کنیم آن حضرت با وجود اینکه مدت‌ها در زندان، اسیر شده بودند اما لحظه‌ای از رسیدگی به امور زندانی‌های بیمار کوتاهی نمی‌کردند، به‌طوری که یکی از کارهای عمده آن حضرت در زندان این بوده که به زندانی‌های بیمار و درمانده کمک و از آن‌ها پرستاری کنند.

 خدمات حضرت یوسف علیه السلام به زندانیان و رسیدگی و مراقبت ایشان از آن‌ها به‌قدری بود که از آن حضرت با لقب نیکوکار و محسن یاد می‌کردند، حتی عده‌ای از مفسران قرآن کریم بر این باور هستند که آن حضرت به پرستاری از اسیران، پرستاری از آن‌ها و رسیدگی به نیاز آن‌ها می‌پرداختند به همین علت در قرآن کریم ایشان را از نیکوکاران نام برده است. آنجا که در آیه 36 سوره مبارکه یوسف به این مطلب اشاره می‌کند که دو زندانی از حضرت یوسف علیه السلام تعبیر خواب خود را سؤال می‌کنند و در ادامه می‌گویند: «إِنَّا نَرَاک مِنَ الْمُحْسِنِینَ؛ تو را از نیکوکاران می‏‌بینیم.»

ائمه اطهار علیهم السلام در جای دیگری اثرات بسیار مهم و بزرگ خدمت به بیماران را بیان کرده و فرموده‌اند: «مَنْ اَعانَ ضَعیفا فی بَدَنِهِ عَلی اَمرِهِ اَعانَهُ اللّهُ عَلی اَمْرِهِ وَ نَصَبَ لَهُ فیِ الْقیامَةِ مَلائِکَةً یُعینُونَهُ...؛ هر کس انسانی را که ناتوانی جسمی دارد یاری کند، خداوند او را در کارهایش یاری می‌دهد و در قیامت فرشتگانی را می‌گمارد تا او را در پیمودن مسیر هولناک قیامت و عبور از گودال‌های آتش کمک کنند، به‌گونه‌ای که از سموم آن آسیب نبیند و او را از صراط به‌سوی بهشت با سلامت و امنیت کامل، گذر می‌دهند»(التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام، جلد ۱، صفحه ۶۳۵ ).

نکته جالب این است که امام صادق علیه السلام در مورد پرداختن افراد به حاجت و نیاز دیگری فرموده‌اند: «ما قَضی مُسلِمٌ لِمُسلِمٍ حاجةً اِلاّ ناداهُ اللّه ُتبارکَ و تعالی عَلیَّ ثوابُکَ وَلا اَرْضی لَکَ بِدُونِ الجَنّة...؛ هیچ مسلمانی حاجت مسلمان دیگری را روا نمی‌سازد، مگر اینکه خداوند تبارک و تعالی به او خطاب کند که پاداش تو به‌عهده من است و کمتر از بهشت برایت نمی‌پسندم»(بحارالانوار، ج 74، ص 312). حال در نظر بگیرید اگر آن فرد نیازمند، بیمار باشد، در این صورت مشخص است که اجر او بیشتر از سایر مواقع خواهد بود.

مایه جلب رحمت الهی: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده است: «مَنْ عَادَ مَرِیضاً فَإِنَّهُ یخُوضُ فِی الرَّحْمَةِ وَ أَوْمَأَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِلَى حَقْوَیهِ فَإِذَا جَلَسَ عِنْدَ الْمَرِیضِ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَه؛ هر کس بیمارى را عیادت کند، در رحمت خدا فرو مى‏رود. در این هنگام حضرت به اطراف خود اشاره فرمودند(کنایه از اینکه همان‌گونه که فضا مرا فرا گرفته، رحمت خداوند او را فرا گیرد). پس هر گاه عیادت‌کننده، نزد بیمار بنشیند رحمت الهی او را فرا مى‏گیرد»( امالی‏، شیخ طوسی، ص 182). آن بزرگوار، در روایتی دیگر این رحمت الهی را همواره با عیادت‌کننده همراه می‌داند تا آن شخص به همان محل باز گردد(بحارالأنوار، ج 79، ص 94).